مطالب زیر در صفحه 12 رومه همشهری سوم تیر 1396 به چاپ رسیده است که در انتهای مطلب می توانید مطالعه بفرمایید.
یكی از كلماتی كه در این ماه خیلی شنیدیمتقوا» بود. خیلی از ما سعی كردیم كه خودمان را به اوصافی كه در مورد متقین گفتهشده نزدیك بكنیم. مثلا در صفاتشان خواندیم كه روزه می گیرند، ما هم روزه گرفتیم،نماز می خوانند، ما هم نماز خواندیم، افطاری می دهند، افطاری دادیم، دروغ نمی گویند،دروغ نگفتیم، غیبت نمی كنند، غیبت نكردیم و. این همه كار را برای این انجام دادیمكه در دایره باتقواها قرار بگیریم. بسیاری از افراد نمی دانند كه معنای تقوا چیست؟معنای تقوا را اگر در كتاب های ادعیه و . ببینید به پرهیزگاری یا خداترسی ترجمهكرده اند، در حالی كه تقوا همیشه پرهیز نیست. خیلی اوقات تقوا انجام و خود را درونیك چیز انداختن است. در جامعه امروزین ما هر كسی كه خودش را از امور روزمره دورنگهدارد می گویند آدم باتقوایی است، مثلا كاری به كار هیچ كس ندارد، یا با اقوامشرفت و آمد نمی كند و یا همیشه در مسجد است و شغل درست و حسابی ندارد و خانواده اشاز دستش عاصی شده اند! در زمان پیامبر گرامی اسلام (ص) عده ای تصمیم گرفتند كه ازمظاهر دنیا خودشان را دور كنند و فقط به عبادت خدا بپردازند. چندروزی گذشت تا اینكهپیامبر از احوال این افراد سوال كردند و جواب شنیدند كه این ها ترك دنیا كرده اندو خود را برای خدا قرار داده اند. در تاریخ آمده است كه پیامبر در همان حالی كهبودند از جای خود بلند شدند در حالی كه عبای مباركشان بر روی زمین كشیده می شد ودر همین حال كه به دنبال این افراد می رفتند می فرمودند كه دین من دین رهبانیت ودوری گزینی از جامعه نیست، من در این جامعه زندگی می كنم و رفت و آمد می كنم وهمسر دارم و كسب و كار دارم و.
این ها همه حكایت از این دارد كه با دوری كردناز جامعه چیزی درست نمی شود. اصلا معنای تقوا این نیست. معنای تقوا در فارسی بهخودنگهداری» ترجمه می شود. این كه خودمان را در عین اینكه در درون جامعه هستیم ازمظاهر فساد آن دور نگهداریم. اینكه ما بخواهیم برویم در غار زندگی كنیم كه هنر نیست،هنر آن است كه در درون جامعه باشیم و گناه نكنیم. هنر این است كه بتوانیم از قدرتمان سوء استفاده كنیم و نكنیم. هر كسی در حد و اندازه خودش. خیلی از ما می گوییمكه فلان مفسد اقتصادی فلان مقدار برد و خورد و فلان شد. من واقعا به این موضوعمعتقدم كه شاید اگر خود من جای آن فرد بودم اگر بدتر از او نمی شدم بهتر هم نمیشدم. همه این ها برای ما حرف است. باید در موقعیت او قرار بگیریم تا ببینیم چه كارمی كنیم. یك مثال خیلی ساده می زنم تا بدانید این موضوع چقدر در زندگی ما ریز میشود. بسیاری از كسانی كه این مطلب را می خوانند احتمالا كارمند هستند. سوال من ایناست كه آیا تا بحال پیش آمده كه از تلفن اداره برای امور شخصی خودمان تلفن بزنیم؟ یاآیا تابحال با دستگاه كپی اداره برای امور شخصی مان كپی گرفته ایم؟
متوجه شدید؟ تقوا یعنی همین. من قبلا در خیلیاز ادارات كه می رفتم می دیدم كه افراد برای تلفن هایی كه در اداره برای امور شخصیشان انجام می دهند مبلغی را كنار می گذارند و . الان و امروزه خیلی از ما اینموضوع را رعایت نمی كنیم و از همه بدتر این است كه بعضی هایمان در این قضیه بهخودمان حق هم می دهیم. می گوییم فلان نفر چقدر ی كرده و فلان شخص این قدراختلاس كرده. برای خودمان توجیه می تراشیم. در تاریخ آمده است كه شخصی خدمت امامصادق(ع) آمد و از یك مسئله شرعی سوال كرد. حضرت به او گفتند كه مثلا این كار اشكالدارد و نباید انجام بشود. آن فرد به حضرت عرض كرد كه آقاجان! همه مردم این كار راانجام می دهند، حضرت فرمود كه همه انجام بدهند، تو انجام نده!
مطمئن باشید كه ما وقتی یك تلفن زدن مان را نمیتوانیم كنترل كنیم قطعا اگر به مراتب بالاتر برسیم تخلفات بالاتری انجام می دهیم.از قدیم گفته اند كه تخم مرغ ، شتر می شود». به این می گویند خودكنترلی».معنای دقیق تقوا هم همین است، یعنی اگر ما نسبت به مسائل كوچك حساسیت داشته باشیمحتما نسبت به مسائل بزرگ هم حساسیت خواهیم داشت و بالعكس. به قول قدیمی ها: آب نیستواگرنه شناگر ماهری هستیم»! مطمئن باشید كه اگر ما خودمان را در این امور ریزكنترل نكنیم قطعا در امور بزرگتر دست و پای مان می لغزد و آن كاری را می كنیم كهنباید بكنیم و نتیجه اش می شود اوضاعی كه قسمتی از آن را می شنویم و یا بعضا می بینیم.
عده ای هستند كه به خدای خودشان نمی توانند یكقول بدهند و به آن وفا بكنند، چطور به دیگران وعده و وعید می دهند؟ كسی كه ازدستور خداوند عالم كه خالق اوست سرپیچی می كند و مثلا نماز نمی خواند و یا بی دلیلروزه نمی گیرد در واقع دستورات بقیه را هم از سر اجبار انجام می دهد و اگر موقعیتیبرایش فراهم شود حتما در انجام آن كار كوتاهی می كند. به نظر شما این فرد قابلاعتماد است؟
درباره این سایت